رودی شهر را با خود می برد
تو
گذر می کنی
با چشمانی خیس
و دست بر صورت غریبه ها می کشی .
سمیه پرتویی
باز هم مرا چقدر دست کم رفته ای
عاشقم مرا چقدر دست کم رفته ای
شعر وحشی من است شاد چون پرنده ها
کوه غم مرا چقدر دست کم رفته ای
لرزه بر دلم نشست وقت دیدنت ولی
مثل بم مرا چقدر دست کم رفته ای
می نویسم آنچنان ، خون واژه می چکد
ای قلم مرا چقدر دست کم رفته ای
با سکوت من نجنگ ، موج وحشیِ حریص
صخره ام مرا چقدر دست کم رفته ای
سمیرا حیدری