Quantcast
Channel: کانون شعر مهر کرمانشاه
Viewing all 67 articles
Browse latest View live

Article 6

$
0
0
از میان نقاشیم گذر کردی بو بکش حیاط را تازه آب و جارو کرده ام هنوز عطر خاک را دوست داری؟ سایه بید مجنون را گلیم انداخته ام کمی استراحت کن اگر خواستی از باغچه ریحان بچین نان هم لای بقچه هست اگر پرنده ها سراغ آسمان را گرفتند بگو مداد آبیم تمام شده از کوزه ی آبی که هدیه آوردی ، گلوی ماهیهای حوض را تر کن من می روم دنبال پاییز زود بر می گردم سر راه هم باید یک مداد آبی... سارا کاکایی

Article 5

$
0
0
بــا نگـاه مهربــان حـق بـه گردنم گـذاشـت چون پرنده ، آسمان حق به گردنم گذاشت عطـر من اگـر تو را نیمه مست کرده اسـت دست هـای باغبـان حق به گردنم گذاشت نـاخـدا مسیــر مـن هـم مسیــر بـاد شـــد کشتی ام که بادبان حق به گردنم گذاشت سـاقیِ غــزل شبـی میـهمـان مـن شـد و استکان به استکان حـق به گردنم گذاشت بـاز هـم معـلــم از اشـتبـــاه مــن گـذشـت روزهـای امتحــان حـق به گـردنم گـذاشـت سمیرا حیدری

Article 4

$
0
0
یک) بـه پیـکرۀ من شــریانت گــره خـورده سـت پـس لهجۀ شعرم به زبانت گره خورده ست قـلب تــو کجــا می زنـد امــــروز کـه قـلبــم در هــرنفسـی با ضـربـانت گره خورده ست جـا پـای تـو هر جـا بــروم دور و بَــرم هست انگـار جهــانـم به جهـانت گــره خورده سـت بـا اذن غــزلـهـــای تــو مـشـغــول نـمــــازم تکبیــر و قنـوتم به اَذانـت گـره خورده سـت پیغمبر این شهر تو هستی و عجب نیست این شهر به چشم نگرانت گـره خورده ست آنـطــور در آغــوشِ غــزل مسـت نـشـاطــی آغـوش

Article 3

$
0
0
ماه از خانه ی ما گریخت و آسمان جز تکان سیاه یک پرده نبود. در سرم فکر تو را داشتم در دستانم ... خواب عمیق تو را یک پارچ آب کافی نیست. من از هجوم این همه صدا به اتاق ترسیده ام بلند شو و مرا در عکست جا بده بلند شو بگو عزیزم ارواح که ترس ندارند و من هرچه آب بپاشم چهار گوشه ی خانه نه ماه از خواب برمیخیزد نه تو برمیگردی تارا پرتوی

رویای دور

$
0
0
گاهی نمیتونی خودت باشی! دلتـنـگــی و بـا درد میـخنــدی بـا اینکـه میدونـی هوا ســرده درهـای قـلـبـت رو نـمیـبـنــدی مــن واقـعـیــت دارم امـــا تــــو درگـیــر رویــای خـودت هستـی تــوو چشـم من زل میــزنی امـا دنبـال چشمای خـودت هستـی تقصیــر قـلـب سـاده مـن بــــود که از دل سنگیِ تـو بت ساخت این سنگ سنگینو کـدوم تقدیــر توو چاه بختِ شورِ من انداخت؟! تو رفتـی و تنها تـرم کــردی مـثــل غـــروبِ روزِ بــارونــی بارون همیشه حس خوبی نیست وقـتــی پــــر از دردی

سرگیجه

$
0
0
می دزدی از چشمام نگاهت رو از ایـن سـکـوت تـلـخ دلـگـیـــرم تو قهـوتـو هـم مـیــزنـی و مــن کم کم دارم سرگیجه می گیرم هـرگــز نـمیشـه بـاورم کـه مـن اون آدم حـســاس دیــــروزم ... سیـگـار روشـن میکنــم امـــروز بـا آتیشی که توش می سـوزم بـازم حواسـم پـرته چشمـاتـه از ایــن حــواس پــرت بیــــزارم گـم می کنـم دائـم کلیــدم رو یـا شیــر آبـو بــاز مـی ذارم کاشکی یکی پیدا شه این روزا درمــون دردامـــو بـلــد بــاشــه درمــون نــداره درد مــن ، امـــا کـاش

Article 0

$
0
0
برگزیدگان ششمین کنگره شعر عاشورایی قروه معرفی شدند به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، ششمین کنگره سراسری شعر عاشورایی قروه، امسال با حضور 217 شاعر از 26 استان کشور در قروه برگزار شد و در مراسم پایانی این کنگره، 28 نفر از شعرا و ادبای عاشوراسرای کشور، به عنوان نفرات برتر معرفی شدند. در بخش زیر 30 سال سحر احمدی از کرمانشاه رتبه اول ، معصومه‌سادات شاکری از خراسان رضوی رتبه دوم و سعید بخشنده از خوزستان رتبه سوم، تقدیر شدند.
Viewing all 67 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>