Quantcast
Channel: کانون شعر مهر کرمانشاه
Viewing all articles
Browse latest Browse all 67

Article 0

$
0
0

1.

مگر چند نفر را مي خواهد ببوسد

           كه اين همه حلقه آويزان است !

 كاش لا اقل تير باران مي شدي

تا لابه لاي اين همه جنازه

از سرخي ِ پيراهنت مي شناختم ات

      و

  فراموش مي كردم ،

لبهاي مرگ چقدر رنگ پريده است !

 

2.

جيغ هايش

از درد زايمان نبود

صداي ِ چكمه ها در گوشش مي پيچيد

چشم هايت را باز كني

همه جا تاريك است

تو را مي فشرد به سينه اش

     و صداي گلوله ها

             نزديك تر مي شد.

 قدم مي زني

 با سكوت استخوان هايي كه پوسيده اند

   و نمي داني

جيغ هاي ِ مادرت از كدام سمت مي آيد...

                                                     زينب نعمتي

 

 

 

رو در روی هم ایستاده اند
ناوهای جنگی
در حوض خانه ی ما
در این جنگ تنها
انارهای نشسته در حوض شکست می خورند
ودست های مادر بزرگ که می رود از باغچه
ریحان بچیند.
خون از پاشویه سرازیر است
کسی صورت نمی شوید
مگر آنکه دستانش آلوده باشد
از حوض بوی غلیظ نفت می آید
نفت خون انار است
از انگشت مادر بزرگ جاریست
آنگاه که از باغچه ریحان می چید
روح چراغ است
تیغ است بر رگهای پدربزرگ
وقتی که در حمام فین کاشان به دوران بازنشستگی فکر می کرد
که باید در احمد آباد ستاره بشمارد.
گاهی نفت رب گوجه است
برای صحنه ی قتل گربه ایی که خودش را به موش مردگی زده است
من هنوز نفهمیدم
چرا در پای پرده ی هر نمایش این بوی آشنا
باید به مشام برسد
و صورتهای بازیگران علی رغم اینهمه نور پردازی
همیشه سیاه و روغنی است
نه! در این موشک بازی
تنها صفحات روزنامه ایی شکست می خورد که
رها شد از دست کودک همسایه در حوض

اشکان رضایی

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 67

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>